به گزارش خبرنگار وسائل، یکی از تقسیمهای مهم مجرمان که در تعیین نوع واکنش علیه آنان مؤثر است، دسته بندی آنها به دو گروه متمول، صاحب نفـوذ و بـه تعبیـری یقهسفید و دیگر مجرمان گروه ضعیف، فقیر و به تعبیـر دیگـر یقـه آبـی اسـت. بـرای مقابلـه بـا بزهکاری دسته نخست که دارای قدرت و استعداد جرایم خطرناک ترند، لازم اسـت تدابیر پیشگیرانه ویژهای اتخاذ شود.
برای مقابله با این گونه مجرمـان هـم بـه لحـاظ و هم ماهوی به لحاظ شکلی نیازمند یک سیاست کیفری افتراقی هستیم. این مقاله به واکنش علیه دسته نخست از نگاه امام علی (ع) میپردازد. از دیـدگاه ایشـان مقابلـه بـا بزهکاری یقهسفیدها پس از اقدامات ریشه ای، اجتماعی، فرهنگی و نظارت کنترل و مراقبت، با جدیت، شدت و قاطعیت همراه است.
از جمله فواید این تقسیم بندی کـه در بیانات امام علی (ع) با تعابیری، چون مسـتکبر و مستضـعف، قـوی و ضـعیف، طبقـه حاکم و رعیت، طبقه اشراف و سفلی و مانند اینها بیان شده اسـت اینکـه جامعـه در فرآیندی فرافکنانه فقط به بزهکاری افـراد ضـعیف و جـرایم کـم اهمیـت نپـردازد و بزهکاری یقهسفیدها و افراد متنفذ را بدون مسامحه تعقیب کند.
مقدمه / تقسیم مجرمین به یقهسفید و یقهآبی
در مطالعه بزهکاری، به دو گروه از بزهکاران بر میخوریم؛ دسته نخست، کسانی اند که علاوه بر فقر فکری و فرهنگی، دچار فقر مالی و اقتصادی شدید نیز هستند و به همین دلیل گاهی مرتکب جرم میشوند.
این دسته بسیار راحتتر از دیگر گروههای اجتماعی برچسب مجرمانه میخورند. بسیاری از مطالعات انجام شده درباره جرم و پیشگیری، به عواملی مانند فقر، بیکاری، حاشیه نشینی، مشکل مسکن، اعتیاد و مانند اینها دارد.
چگونگی طرح بحث این پیام ضمنی را در خود دارد که جرایم به وسیله طبقات محروم و ضعیف جامعه ارتکاب مییابد. متاسفانه بیشتر نظریات جرم شناختی نیز بر این باور استوار شده است.
حتی دیدگاههای سوسیالیستی که خود را طرفدار توده میداند و تقابل و تضاد طبقاتی را نقد میکند نیز تعارض میان طبقات بوروژا و پرولتاریا را منتج به طغیان و بزهکاری توده میداند و همین ایده را دامن میزند.
در این میان افراد معدودی مانند ادوین ساترلند به بزهکاری افراد صاحب نفوذ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... یعنی یقهسفیدان پرداخته، و آن را در صدر مطالعات خود قرار داده است.
امروزه واژه بزهکار یقهسفید به بزهکارانی اطلاق میشود که با نفوذ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود بی آنکه در جامعه ردپایی از خود به جای بگذارند و تحت تعقیب قرار گیرند، مرتکب جرایم فوق العاده خطرناک و زیانبار میشوند.
ضرورت نگارش مقاله
در اینجا دو مشکل عمده و اساسی وجود دارد که انجام این پژوهش را ایجاب میکند؛ نخست، عمده مطالعات پژوهشگران از لحاظ نظری بر محورهای ذکر شده متمرکز شده است که طبقات ضعیف را مستعد رفتار مجرمانه میشمارد و از کج روی، تبهکاری و جرایم مهم و خطرساز یقهسفیدها غافل است.
دوم، سیاست جنایی بیشتر کشورها به ویژه در بخش کیفری و واکنشی، به صورت عملی بر مقابله با افراد محروم و ضعیف جامعه که به تعبیری یقه آبی خوانده میشوند، از راه کیفر تمرکز دارد و زندانها مملو از چنین افرادی است، در حالی که تعقیبب بزهکاران یقهسفید روند کارآمدی ندارد.
مهمترین مولفههای یک سیاست جنایی افتراقی کارآمد در مقابله با بزهکاری یقهسفیدها
با توجه به تفاوت اساسی میان بزهکاری عوام و خواص یا به تعبیر دیگر یقه آبیها و یقهسفید ها، این پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش است که مهمترین مولفههای یک سیاست جنایی افتراقی کارآمد در مقابله با بزهکاری یقهسفیدها چیست؟
بر اساس برخی دیدگاههای جرم شناسی، حاکمیت جامعه به عنوان متولی حفظ و امنیت، در مقابله با بزهکاری یقهسفیدها زحمت چندانی به خود نمیدهد و به لحاظ دشواری کشف و اثبات جرایم این دسته، به رغم علم و اطلاع از وجود مفاسد عظیم اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به وسیله آنها نسبت به این امر تجاهل میکند.
به علاوه برای رفع تصور کُندی و کم کاری در مقابله با جرایم، برخورد قاطع و شدید خود را در مقابله یقه آبیها و مرتکبان جرایم کم اهمیتتر به نمایش میگذارد که هر دو اقدام، حرکت در مسیر معکوس است.
برخی جامعه شناسان چنین عنوان میکنند که جامعه ضمن برخورد با یقه آبیها که در حقیقت قربانیان جامعه اند، میخواهد مسئولیت اصلی خود در برابر اَبَر مجرمان و کوتاهی در اقدامات پیشگیرانه را با فرافکنی طفره برود و این گروه از مجرمان مجازات شده را مسئول همه ناامنیها در جامعه معرفی کند.
این امر ضرورت پرداختن به این موضوع مهم را مضاعف میکند. به تعبیر رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) چنین رویه معکوسی سبب سقوط، انحطاط و نابودی جامعه خواهد شد.
ایشان هنگام اجرای حد بر زنی قریش که مرتکب جرم شده بود، با اعتراض فردی مواجه شد که میگفت: آیا بر این زن حد جاری میکنید در حالی که از خانوادهای شریف و از قریش است؟
پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: «بله! کسانی که قبل از شما بودند در چنین مواردی حد را بر طبقات ضعیف جاری میکردند، ولی نسبت به افراد قوی و اشراف، اجرای حد را ترک میکردند؛ بنابراین هلاک شدند».
از نگاه جامعه شناسان جنایی، همیشه در جامعه پیش داوریها به نفع طبقات یقهسفید و علیه طبقات محروم جامعه است. در برخورد با طبقات فرودست و ضعیف، این نکته در ذهن مجریان شکل میگیرد که این گونه افراد از خانوادههای فقیر و محلات بدند، با افراد خطاکار سروکار دارند و پلیس آنان را هنگام ارتکاب جرم دستگیر کرده است.
بنابراین مجرم شناخته خواهند شد، ولی بر عکس در مورد طبقات یقهسفید، ذهن مجریان با این پرسش روبه رو میشود که چگونه ممکن است افرادی شناخته شده و از خانوادههای خوب در موقعیتی قرار بگیرند که مرتکب امر خلافی شوند.
سیره امام علی (ع) در مواجه با بزهکاران یقهسفید
در نگرش امام علی (ع) ماهیت بزهکاری یقه آبیها متفاوت از یقهسفیدها تبیین شده است؛ به گونهای که جرایم دسته نخست از نوع لغزش و بیماری تلقی میشود، ولی رفتار مجرمانه دسته دوم خیانت شمرده شده است.
به علاوه به لحاظ شکلی نیز در رسیدگی به جرایم یقهسفیدها در حریم عمومی و به ویژه در امور بیت المال امکان تجسس وجود دارد و پس از گزارش ماموران، جرم اثبات شده تلقی میشود.
با مطالعه دیدگاههای امام علی (ع) در مورد بزهکاران و تقسیم بندی آنها به این نکته پی میبریم که ایشان بزهکاری عامه یا تودههای محروم را متفاوت از جرایم طبقات خاص صاحب نفوذ و اقتدار دانسته است و با دو نگاه مجزا، مجریان سیاست جنایی را به اقدام عادلانه و متناسب در مبارزه با بزهکاری این دو گروه فرا میخواند.
از نگاه ایشان بسیاری از جرایم تودههای مردم یا رعیت، از نوع لغزشها و بیماریهای اجتماعی بوده است که بسته به عوامل گوناگون عارض میشود؛ بنابراین بزه پوشی، عفو، کیفرزدایی، قضازدایی، دفع مجازات در موارد مشابه و مانند آن در نظامی منسجم، تاکید و توصیه میشود.
در مقابل، بزهکاری مجرمان یقهسفید را از نوع خیانت و ننگ تلقی کرده است و به برخوردهای شدید کیفری توجه دارد. در سیره و سخن امام علی (ع) نکات بسیار دقیق و ظریفی است که حاکمیت را از پروراندن بزهکاران یقهسفید در حاشیه امن طبقه حاکم، بر حذر میدارد.
در سیاست جنایی بسیاری کشورها از جمله ایران نه تنها این تفکیک در سیاست جنایی دیده نمیشود و افتراقی بودن مدنظر نیست، بلکه گاهی به عکس سیاستهای سختگیرانه و شدیدی که باید در مورد یقهسفیدان به کار رود، نسبت به یقه آبیها و کسانی که در حقیقت خود قربانی سیاست اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حاکمیت اند، با جدّیت اِعمال میشود.
هر چند امام علی (ع) تقسیم جامعه به فقیر و غنی، مستضعف و مستکبر، ظالم و مظلوم و مانند اینها را مطلوب نمیداند و این پدیده را ناشی از ظلم، استعمار و استثمار میشمارد، ولی این واقعیت را که چنین پدیدهای در جامعه وجود دارد و باید واکنشهای متناسب بر اساس آن صورت گیرد، به عنوان مبنای تفاوتهای ذکر شده بررسی می کند.
بزهکاری یقهسفیدها ضمن آنکه معضل بزرگی در جامعه به شمار میرود و گاهی یک جرم آنها به لحاظ حجم صدمات وارده بر بزه دیدگان و میزان خطر با هزاران بزهکار طبقات پایین و به اصطلاح یقه آبی برابری میکند، به عنوان یکی از علل و عوامل تبعیض و نابرابری و به تبع آن ازدیاد بزهکاری تودهها نیز خواهد بود.
بنابراین پرداختن به آن از جهات گوناگون اهمیت دارد. امام علی (ع) در سیره و سخنان ارزشمند و گهربار خود اقیانوسی از دانش و معرفت را برای بشریت به میراث گذاشته است که بهره گیری از آنها در زمینههای گوناگون به ویژه علوم انسانی میتواند گره گشای مشکلات و معضلات فردی و اجتماعی بشر باشد و انسان هر عصر را به کمال و حقیقت واقعی رهنمون سازد.
پیامبر اکرم (ص) به بیانهای گوناگون، از جایگاه رفیع علمی و معنوی حضرت علی (ع) خبر داده، او را محور حق معرفی کرده است: «علی با حق ملازمت دارد و حق با علی و حق بر گِرد شمع وجودش میچرخد». بر همین اساس موضوع بزهکاری مجرمان متنفذ یا یقهسفید از نگاه امام علی (ع) در این مقاله بررسی شده است.
در پژوهش حاضر، کار با روش توصیفی تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانهای دنبال میشود؛ نخست مفاهیم مرتبط با موضوع بیان میشود، سپس به تبیین سیاست جنایی امام علی (ع)، تدابیر پیشگیرانه کنشی و واکنشی مد نظر ایشان در مقابله با جرایم یقهسفیدها و مقایسه آن با تدابیر به کار گرفته شده علیه مجرمان یقه آبی میپردازیم.
نتیجه
از جمع بندی مباحث پیش گفته، این نتیجه به دست آمد که موقعیت و شـرایط ارتکـاب جرم به وسیله یقهسفیدها وضعیت متفاوتی دارد؛ بنابراین سیاست جنایی متفاوتی را نیز میطلبد و این تفاوت با اصل تساوی تعارضی ندارد.
در مورد این گروه از مجرمان نیز اصل بر پیشگیری و تأکید بر آن پیش از واکنش است. آموزش عمومی برای مبـارزه بـا فساد، تأکید بر حاکمیت نظم، انضباط و قانون، اصلاح سیستم ها، روش هـا و شـفافیت، قوانین و مقررات ضد فساد، ساده زیستی، سـلامت رهبـران و الگو بـودن مـدیران، عـزم حاکمیت و اراده عمومی و جدی برای مبارزه با فساد، ارتقای فرهنگ عمـومی و رشـد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و مردم، تقویـت روح و فرهنـگ مبـارزه بـا فسـاد، آگاهی نسبت به حدود و حقوق اجتمـاعی افـراد و اقشـار گونـاگون جامعـه، افـزایش مشـارکت عمـومی و رقابـت سـالم در جامعـه، هوشـیاری در برابـر انحـراف و فسـاد زمامداران، دولتمردان و مدیران در تمامی سطوح و حضـور، اشـراف، نظـارت، نقـد و انتقاد سازنده و نصیحت خیرخواهانه مردم در مقابله بـا فسـاد و بـه کـارگیری مـدیران کارآمد و شایسته از مواردی است که برای کاهش جرایم یقهسفید ضـرورت دارد.
مقابله با بزهکاری یقهسفیدان، بسته به اینکه دارای قدرت و نفوذ در حاکمیت باشند، یا جزء وابستگان طبقات حاکمیت بوده یا افراد دارای قدرت اقتصادی باشند، تدابیر کنشی و واکنشی متفاوتی را میطلبد که به صورت اجمالی بدان اشاره شد.
یکی از بزرگترین معضلات در مقابله با جرایم یقهسفید، ضعف سیاست کیفـری است. ابزار کیفری که در مقابل یقه آبی ها بسیار تیـز و بُرنده عمل میکند، در برابر یقهسفیدها کُند و ناتوان است.
یقهسفیدها حیثیت خـود را بـا حیثیـت حاکمیـت، نظام و نهادهای آن گره زده اند. به گونـهای که تصور میشود برخـورد بـا آنـان از موجبات لکه دار شدن آبروی حاکمیت یا نهاد و سـازمان خـاص تلقـی شـود.
کشـف و تعقیب جرایم این گونه افراد بسیار دشوار است؛ بنابراین شیوههای خاصی را میطلبـد؛ به گونهای که در یک کلام میتوان نتیجه گرفت سیاست کیفری امام علی (ع) در مقابله با بزهکاری یقهسفیدها بسیار سخت گیرانه و بدون تسامح و در مورد توده مردم و یقه آبی ها، همراه با تسامح و استفاده از نهادهایی مانند قضازدایی، کیفرزدایی، بزه پوشی و مانند آنهاست، در حالی که رویّه در جامعه امروزی کاملا عکس این امر بوده، این سیاست نیازمند اصلاح است.
سیاست کیفری افتراقی در مقابله با جرایم یقهسفیدها بدان جهت که از نگاه جرم شناسی در دسته مجرمان فوق العاده خطرناک قرار میگیرند، ضروری است. اینها کسانی اند که با بزه دیدگان گسترده و خسارتهای عظیم و عموما غیر قابل جبران، جرایم بسیار شدیدی مرتکب میشوند.
چگونگی ارتکاب این جرایم به لحاظ عنصر روانی و قرار گرفتن مباشراتی ظاهرا قوی به عنوان سپر مرتکبان اصلی و بدون تعقیب و مجازات ماندن آنها عملا سیاست کیفری کنونی را با شکست روبه رو کرده است.
تعقیب نشدن و بدون مجازات ماندن این دسته از مجرمان علاوه بر خسارتهای عظیمی که دارد، باعث اباحه جرم در میان طبقات پایینتر و زوال قبح رفتار مجرمانه در میان آنان است؛ بنابراین بی توجهی به سیاست کیفری افتراقی علیه بزهکاری یقهسفیدها سبب گسترش و افزایش عموم جرایم در جامعه است.
مقاله «بزهکاری یقهسفیدها از منظر امام علی (ع)» نوشته سید محمود میر خلیلی است که در فصلنامه «حقوق اسلامی»، شماره ۵۱، دوره ۱۳، در زمستان ۹۵ انتشار یافته است./204/241/ح